سندرم طناب مرکزی

خلاصه مقاله
سندروم طناب مرکزی شایعترین جراحت ناقص ناشی از ترومای نخاع است. این سندروم با ناتوانی حرکتی اندام فوقانی نسبت به تحتانی، اختلال عملکرد مثانه و درجات مختلف از دست دادن حس زیر سطح آسیب مشخص میشود.
#با_کیس_درس_بخوانیم
#Central_Cord_Syndrome
🧠 مقدمه
سندروم طناب مرکزی شایعترین جراحت ناقص ناشی از ترومای نخاع است. این سندروم با ناتوانی حرکتی اندام فوقانی نسبت به تحتانی، اختلال عملکرد مثانه و درجات مختلف از دست دادن حس زیر سطح آسیب مشخص میشود.
🔰 کیس
یک مرد سیاه پوست 47 ساله پس از سقوط و مراقبتهای ابتدایی، به اورژانس منتقل شد. بیمار اعلام کرد یک ساعت پیش، روی پیادهروی یخ زده لغزیده و به عقب افتاده و روی دست راست خود سقوط کرده است. او ضربه به سر و از دست دادن هوشیاری را انکار کرد. او خودش بلند شده، به خانهی یکی از دوستانش رفته و مقداری مشروبات الکلی نوشیده است. در آن مدت درد در بازوی راست و سمت راست گردن را حس کرده ولی شکایت دیگری نداشته است. هنگامی که روی صندلی نشسته بوده است، ناتوانی در حرکت دست و پای راست را احساس کرده و بنابراین آمبولانس درخواست شده است. بیمار ضعف سمت چپ بدن، از دست دادن حس یا هر گونه شکایت دیگری را رد میکند؛ به جز درد شانهی راست که به سمت راست گردن میرسد.
🔰 سابقهی بیمار به جز کاتاراکت تروماتیک چشم چپ از دوران کودکی، عادی بود. در معاینات، بیمار کاملاً بیحرکت و بدون اضطراب و با علائم حیاتی پایدار بود. معاینهی سر، چشمها، گوشها، بینی و گلو به جز آسیب قبلی چشم چپ که به آن اشاره شد، نرمال بود.
🔰 بیمار از درد پراکنده در گردنش شکایت کرد اما هیچ ضایعهی قابل لمسی وجود نداشت. شانهی راست هم درد پراکنده همراه با لمس داشت ولی تورم یا بدشکلیای مشاهده نشد. وضعیت عروقی اندام فوقانی راست نرمال بود. معاینهی عصب شناسی نشان داد بیماری هوشیار بوده، قدرت حرکتی در دست چپ 5.5، در دست راست 0.5، در پای چپ 5.5 و در پای راست 4.5 گزارش شد؛ همچنین پاسخهای حسی نرمال سراسر بدن به پینپریک و نور مشاهده شد. رفلکسها 2/4 + و در تمام اندامها یکسان بود. مابقی آزمایشها عادی بود. نتیجهی تستهای آزمایشگاهی به جز سطح الکل 0.27% نرمال بود. رادیوگرافیِ هومروس راست، بازوی راست و نخاع گردنی به جز تغییرات تخریبی در C3-4 و C4-5 نرمال بود. سیتی اسکن مغز به جز آتروفی خفیف مغزی نرمال بود. شرایط بیمار در اورژانس بدون تغییر ماند. او فلج فلکسید در دست راست، فلج حرکتی 4/5 + در پای راست، حس کامل نسبت به سوزن زدن و لمس سطحی، رفلکسهای تاندونی عمیق نرمال دو طرفه داشت و ضعف قابل مشاهدهای در سمت چپ و نواقص عصبی دیده نشد. به دلیل اینکه یک جراحت مجزای کوچک در بازوی خلفی کپسول داخلی، پایکهای مغزی و هرمهای بصلالنخاع میتواند اختلالات حرکتی یک طرفه ایجاد کند، او توسط پزشک خانوادگی خود برای بررسیهای بیشتر در مورد ضایعات مغزی عروقی محتمل پذیرفته و بستری شد.
🔰 حدود 36 ساعت پس از پذیرش، در وضعیت بیمار تغییر ایجاد شد. قدرت عضلانی هر دو دست 0.5، هر دو پا 2.5 و اختلال حسی C4-5 گزارش شد. در این زمان، توسط یک جراح مغز و اعصاب تشخیص سندروم طناب مرکزی (CCS) برای بیمار داده شد. سیتی اسکن از نخاع گردنی، تنگی نخاع را در محدودهی C4-5 نشان داد. بستری بیمار و اقدامات بیمارستان به واسطهی الکل و سه اختلال تنفسی نیازمند ونتیلاتور پیچیده شد. MRI گرفته شده از بیمار یک ماه بعد از بستری، فشار در ناحیهی C3-4 را متعاقب تنگی نخاع نشان داد. پس از آن بیمار تحت عمل cervical laminectomy و برداشتن فشار از نخاع قرار گرفت. پس از ½7 هفته، بیمار به مرکز بازپروری نخاع فرستاده شد. در هنگام انتقال، اندامهای بیمار کاملاً فلج شده بودند.
📝گرد آورنده: دکتر مبینا محمدی کیا
مارا به دوستان خود معرفی کنید…🌱
🆔@NeurosurgeryAssociation
🆔@Neurosurgery_association
مقالات مرتبط
آدنوم هیپوفیزی غیرعملکردی
آدنوم های هیپوفیزی غیرعملکردی، تومورهای خوش خیم سلول های آدنوهیپوفیز هستند که در این نوع از تومور های هیپوفیزی افزایش ترشح هورمون های هیپوفیز رخ نداده و تظاهرات بالینی چشمگیری نیز وجود ندارد .تومور های غیر عملکردی هیپوفیز را می توان به 8 زیرگروه طبقه بندی کرد: لاکتوتروف، سوماتوتروف، تیروتروف، کورتیکوتروف، گنادوتروف خاموش، چند هورمونی، NFPA های دو/ سه گانه، نول سل و پیت -1 تظاهرات بالینی شایع در آدنوم های هیوفیزی :سردرد؛ اختلال در بینایی ، آپوپلکسی هیپوفیز؛ کمبودهای هورمونی می باشند از اختلالات هورمونی ایجاد شده:1- هیپوگنادیسم 2- هیپرپرولاکتینمی (معمولاً کمتر از mIU/L 2000 یا کمتر از 95 نانوگرم در میلیلیتر) می توان نام برد. بهترین روش تشخیصی در موارد مشکوک به آدنوم های هیپوفیزی Sellar MRI با گادولینیوم می باشد . همه بیماران، از جمله بیماران بدون شکایت بالینی، می بایست تست های آزمایشگاهی، بالینی و هورمونی را برای بررسی کاهش یا افزایش عملکرد هیپوفیز انجام دهند . برداشتن کامل تومور با جراحی، روش اصلی درمانی برای افرادی است که از علائم آدنوم های غیر عملکردی هیپوفیز رنج می برند. در موارد اختلال بینایی برداشتن کامل توده به واسطه جراحی و در آپوپلکسی با علائم عصبی-چشمی می بایست جراحی اورژانسی انجام می شود. رادیو تراپی یا پرتودرمانی درمان کمکی موثر در کنار جراحی به ویژه در تومورهای مقاوم یا عود کننده به کار برده می شود . یکی از مهم ترین موارد اندیکاسیون درمان های دارویی نام برده، در بیماران با تکه های باقی مانده از تومور در حفره سلار پس از جراحی ترانس اسفنوئیدال میباشد. مهم ترین داروهایی که تاثیرات آنها در آدنوم های هیپوفیز غیرعملکردی ارزیابی شده اند، عبارتند از: 1- آگونیست های دوپامین 2- آنالوگ های سوماتوستاتین 3- تموزولوماید
شکستگی مهره C1
شکستگی های اطلس (شکستگی های جفرسون) زمانی اتفاق می افتد که نیروی محوری در محل اتصال اکسیپیتال-سرویکسال منتقل می شود و باعث می شود اطلس بین سطح مفصلی زاویه دار محور و کندیل های پس سری فشرده شود. شکستگی اطلس چهار قسمتی، با دو قسمت در قوس خلفی و دو قسمت در قوس قدامی، به طور کلاسیک به عنوان شکستگی جفرسون نامیده می شود. اکثر آنها نسبتاً پایدار هستند و با نقایص عصبی مرتبط نیستند و میتوان آنها را با بیحرکتی خارجی با نتایج رضایتبخش درمان کرد. شکستگی های ناپایدار جفرسون نشان دهنده آسیب شدیدتر اطلس است که زمانی رخ می دهد که رباط عرضی نیز به صورت ثانویه به میزان شکستگی C1 پاره شود. درمان این شکستگی ها به دلیل ناپایداری آتلانتواکسیال دشوارتر است. بسیاری از جراحان تثبیت این شکستگی های ناپایدار جفرسون را توصیه می کنند.