انجمن علمی جراحی مغز و اعصاب

آناتومی شریان مغزی خلفی

24 آبان 1402
زمان مطالعه: 2 دقیقه
823 بازدید
آناتومی شریان مغزی خلفی

خلاصه مقاله

شریان مغزی خلفی (PCA) شاخه انتهایی شریان بازیلار است که عمدتاً به لوب پس سری، بخش میانی-تحتانی لوب تمپورال، مغز میانی، تالاموس، شبکه کوروئید بطن سوم و بطن جانبی خون رسانی می کند.

#با_مقاله_درس_بخوانیم

🧠#Posterior_Cerebral_Artery_Anatomy_and_Segmentation

 

🔰شریان مغزی خلفی (PCA) شاخه انتهایی شریان بازیلار است که عمدتاً به لوب پس سری، بخش میانی-تحتانی لوب تمپورال، مغز میانی، تالاموس، شبکه کوروئید بطن سوم و بطن جانبی خون رسانی می کند.

 

🔰 شریان مغزی خلفی در تشکیل حلقه شریانی ویلیس، که بیشتر خون شریانی مغز را تامین می کند، نقش دارد. در حلقه ویلیس، PCA به صورت جانبی در هر طرف با شریان ارتباطی خلفی آناستوموز (پیوند شریانی) می شود، در نتیجه بین سیستم ‌های شریانی ورتبروبازیلار و کاروتید داخلی ارتباط برقرار می کند.

 

🔰شریان مغزی خلفی چپ و راست از انشعاب شریان قاعده ای(بازیلار) و در مرز فوقانی پل مغزی و در خلف زین پشتی (dorsum sellae) ایجاد می‌شود. از آنجا، PCA به صورت جانبی در امتداد مرز فوقانی پل مغزی ادامه می یابد. این مسیر به موازات شریان مخچه فوقانی قرار دارد که توسط عصب چشمی حرکتی (CN III) از آن جدا می شود. با رسیدن به مرز جانبی پل مغزی، PCA در اطراف پدانکل مغز انحنا می‌یابد تا به سطح داخلی نیمکره های مغزی برسد و لوب گیجگاهی و پس سری را خون رسانی کند.

 

🔰کتب درسی آناتومی عمومی PCA را به سه بخش تقسیم می کنند: P1، P2 و P3. با این حال، آخرین طبقه بندی عصبی آناتومیک که در جراحی های مغز و اعصاب استفاده می شود، شریان را به چهار بخش تقسیم می کند:

 

بخش اول P1: از محل دو شاخه شدن شریان بازیلار تا محل آناستوموز با شریان ارتباطی خلفی را شامل می‌شود.

 

بخش دوم P2: از محل آناستوموز با شریان ارتباطی خلفی تا بخشی از شریان که در مخزن پریمزانسفالیک(پیش مغزی) در مرز خلفی بخش جانبی مغز میانی قرار دارد، گسترش می یابد.

 

بخش سوم P3: از مرز خلفی بخش جانبی مغز میانی تا ابتدای شریان های پریتو-اکسیپیتال و کالکرین امتداد دارد.

 

بخش چهارم P4: شامل شاخه های انتهایی موجود در شکاف کالکارین است.

 

🔰انشعابات و خون‌رسانی: 

شریان مغزی خلفی مانند شریان های مغزی قدامی و میانی انشعاباتی ایجاد می کند که به انشعابات مرکزی و قشری تقسیم می شوند.

انشعابات مرکزی ساختارهای زیر قشری را خون‌رسانی می‌کنند و شامل شریان‌های تالامپرفوراتور، تالاموژنیکولات و شریان‌های مشیمیه خلفی هستند.

انشعابات قشری در قسمت های مختلف قشر پراکنده می شوند و شریان های تمپورال، اکسیپیتال، پریتو-اکسیپیتال و کالکارین را شامل می‌شوند. 

 

🔰تنوع آناتومیکی:

«شریان مغزی خلفی جنینی» یکی از انواع نسبتاً رایج گردش خون خلفی است که شیوع انواع یکطرفه و دوطرفه آن به ترتیب 10٪ و 8٪ است و مشخصه‌ی آن کاهش اندازه بخش P1 شریان مغزی خلفی است.

 

«فنستراسیون شریان مغزی خلفی» یک نوع نادر گردش خون است که در آن بخشی از PCA به دو شاخه انشعاب یافته و سپس در نواحی دورتر مجددا به هم متصل می‌شود.

 

✍🏻گرد آورنده: دکتر زهرا نجفی

 

مارا به دوستان خود معرفی کنید…🌱

 

🆔@NeurosurgeryAssociation

🆔@Neurosurgery_association

مقالات مرتبط

11 تیر 1402
2 دقیقه

مننژیوما

مننژیوما یکی ازتومورهای اولیه سیستم عصبی مرکزی است که در نخاع یا مغز بروز می‌کند و منشأ تومور از سلولهای مننژ و عنکبوتیه است. این تومور معمولاً خوش‌خیم است.تشعشعات یونیزان ، ریسک بیماری را از شش تا ده برابر بیشتر است. سندروم ارثی میتوانند زمینه را برای بروز مننژیوما فراهم کنند.مانند نوروفیبروماتوز نوع 2 (NF2) , Li-Fraumeni، Gorlin، von Hippel-Lindau، بیماری Cowden و نئوپلازی غدد درون ریز متعدد (تیپ1). هورمون‌های جنسی به‌عنوان عوامل خطر دیگر برای ایجاد مننژیوم مطرح میشوند. افزایش بروز بیماری پس از بلوغ در زنان (2:1 در مقابل مردان) و همچنین در طول دوره باروری (حدود 3:1) مطرح کننده این موضوع میباشد. ویژگی بافت شناسی پاتوگنومونیک مننژیوم، تشکیل whorls است که در نهایت به اجسام پساموما تبدیل می شوند. نشانگرهای ایمونوهیستوشیمی برای شناسایی مننژیوم عبارتند از: آنتی ژن غشای اپیتلیال، گیرنده سوماتوستاتین 2A، گیرنده پروژسترون و گیرنده استروژن ؛ آنتی ژن غشای اپیتلیال میباشد. WHO براساس ویژگی های هیستوپاتولوژیک: فعالیت میتوز ، تهاجم مغزی، و یا حداقل سه ویژگی تهاجمی دیگر مانند sheeting ، نسبت هسته به سیتوپلاسم بالا، هسته  برجسته، سلولاریتی بالا و نکروز خود به خودی ، مننژیوم‌ها را طبقه بندی کرده و سه درجه بدخیمی را ذکر کرده است: مننژیوم های درجه یک می توانند طیف وسیعی از الگوهای بافت شناسی مختلف را ارائه دهند این الگوها عبارتند از: مننژوتلیال و فیبروز ، انتقالی، psammomatous,، angiomatous,، microcystic,، ترشحی، غنی از لنفوپلاسمیت و متاپلاستیک. از معیارهای طبقه بندی طیف درجه 1 : نرخ میتوز پایین، 4 در 10 HPFs و عدم تهاجم مغزی میتوان اشاره کرد. مننژیوم درجه 2 حداقل 3 ویژگی از ویژگی های زیر است: افزایش سلولاریتی، سلول های کوچک با نسبت بالای هسته به سیتوپلاسم، هسته برجسته، رشد مداوم بدون الگو یا رشد ورقه مانند، و کانون های نکروز خود به خود یا جغرافیایی. این طیفمی توانند بافت شناسی سلولی واضح و کوروئیدی داشته باشند. مننژیوم درجه 3 با ویژگی های بافتی بدخیمی تعریف میشود. چنین ویژگی هایی شامل سیتولوژی بدخیم (مانند ظاهری شبیه به سارکوم، کارسینوم یا ملانوم) یا شاخص میتوزی بالا است. زیرگروه هایی که دارای پتانسیل بیشتری برای تکثیر هستند، با درجه های II و III همراه هستند. اکثرا بدون علامت هستند ولی به محل درگیری ارتباط دارند. مننژیوم ها در تمام قسمت های جمجه یافت میشوند؛ خصوصا در ناحیه پاراساژیتال، و به دنبال آن فاکس، سینوس کاورنوس، توبرکلوم سلا، Lamina Cribrosa، تورامن مگنوم و Torcular Zones. علائمی همچون سردرد ، نقایص نورولوژیک کانونی یا تشنج عمومی و جزئی ، تیپیکال هستند. تغییرات شخصیتی، سردرگمی و تغییر سطح هوشیاری را میتوان مشاهده کرد و ممکن است به اشتباه به عنوان زوال عقل یا افسردگی تشخیص داده شود. مننژیوم های ستون فقرات اغلب در ناحیه توراسیک قرار دارند. هر فردی که اخیراً تشنج های او شروع شده یا علائم عصبی کانونی دارد که احتمال میرود با توده داخل جمجمه ارتباط داشته باشد، باید تحت تصویربرداری رزونانس مغناطیسی از مغز قرار گیرد. تشخيص آن راديولوژيك است و اگر تصويربرداري قویا حاكي از مننژيوم باشد، بيوپسي(روش تشخیص قطعی) اجباري نيست. در هر روش تصویربرداری، مننژیوم ها ویژگی های بسیار مشخصی را نشان می دهند که امکان تشخیص دقیق آنها را فراهم می کند و امروزه حتی سرنخ هایی برای تشخیص های بافت شناسی نیزارائه میدهند. بیشتر توده های کانونی و خارج محوری مننژیوم هستند و گاهی اوقات وجود جریان(شکاف) CSF در مجاورت تومور دیده می شود.   تصویربرداری رزونانس مغناطیسی (MRI) روش استانداردی برای تشخیص رادیولوژیکی و نظارت بر مننژیوم است. میتوان از آن برای افتراق بین عود مننژیوم های تحت درمان با جراحی و تغییرات رادیولوژیک مرتبط با درمان (مانند ضخیم شدن دورا) استفاده کرد. در CT، کلسیفیکاسیون داخل ضایعه تغییرات استخوانی(هیپراستوز)، افزایش علائم عروقی و کلسیفیکاسیون پساموماتوز نیز دیده میشود. در اسکن های CT و MRI، مننژیوم ها به صورت بدون تکیه و یا ساقه دار(dural tail) با ظاهری ایزودنس و لکه مانند(به دلیل تشکیل عروق) دیده میشوند. مننژیوم خوش خیم دارای dural tail ضخیم و تقویت کننده کنتراست خواهد بود.نکروز مرکزی (hypointense T1، غیر تقویت کننده) را می توان در هر دو مننژیوم خوش خیم و بدخیم مشاهده کرد. درگیری عروق مغزی یک ویژگی شایع است، به ویژه برای مننژیوما های قاعده جمجمه، که ممکن است به شریان های کاروتید و بازیلار یا شاخه های آنها نزدیک شود. برای مننژیوم قاعده جمجمه، 18-fluoro-ethyl-tyrosine PET می تواند به تشخیص کمک کند. سایر تشخیص‌های افتراقی شامل دیگر بیماری‌های عفونی، التهابی یا نئوپلاستیک است که دورا یا فضای ساب دورال را درگیر می‌کنند، مانند متاستاز سایر تومورها، پلاسماسیتوما، لنفوم، تومور فیبری منفرد، گلیوسارکوم، سارکوئیدوز، گرانولوماتوز و سل. درمان 1)جراحی: برای تومورهای در حال رشد و علامت دار، استاندارد مراقبت یک رویکرد جراحی است. مکان نوروآناتومیک تومر، رویکرد جراحی را تعیین میکند؛ به طور مثال تومورهای پاراساژیتال ، با وجود سطحی بودن اما به دلیل درگیری سینوس ساژیتال ، پیچیده محسوب میشوند. تکنیک‌های جدید جراحی شامل رویکردهای آندوسکوپی، جراحی هدایت‌شده با تصویر، مانیتورینگ عصبی، یا استفاده از ناوبری حین عمل و سیستم‌های نوری است که امکان تجسم گسترده‌تر حین عمل را فراهم می‌کند. روش های آندوسکوپی از طریق حفره بینی برای درمان مننژیوم های موضعی در شیار بویایی، planum sphenoidale و tuberculum استفاده شده است.رادیوتراپی کمکی با هدف کاهش خطر عود و بهبود کنترل موضعی، مفید است. هنگامی که تومور برداشته می شود، از نوعی چسب برای جایگزینی دورا استفاده می شود. گسترش میزان برداشت(برش) از بافت با درجه سیمپسون اندازه گیری می شود و در پنج دسته قرار میگیرند: 1. برداشتن کامل، با برداشتن دورا و استخوان 2. برداشتن کامل کامل با انعقاد دورال 3. برداشتن ماکروسکوپی، بدون برش دورال یا انعقاد 4. برداشتن ساب توتال 5. بیوپسی جراحی می تواند عوارض عصبی، عصبی شناختی و عملکردی ایجاد کند و کیفیت زندگی این بیماران را محدود می کند. 2)پرتو درمانی: اگر برداشتن ساب توتال یا عوارض عمل جزء پیامدهای احتمالی باشد، باید به عنوان یک رویکرد درمانی اولیه در نظر گرفته شود. و برای کنترل رشد موضعی تومور استفاده میشود. در مننژیوم های درجه 1 در صورت برداشت ناقص در مناطق پرخطر مانند سینوس کاورنوس میتواند از رادیوتراپی استفاده کرد. در مننژیوم های درجه دو، نقش پرتودرمانی کمکی هنوز بحث برانگیز است، اما در موارد برداشت ناقص می توان آن را مد نظر قرار داد. مننژیوم درجه III با خطر بالاتر عود بعد از برداشتن همراه است، بنابراین رادیوتراپی با دوز بالا بعد از عمل استاندارد مراقبت است و با بهبود کنترل موضعی در ارتباط است. 3)درمان های سیستمیک: عوامل شیمی درمانی سیتوتوکسیک بررسی شده اثربخشی محدودی داشته اند و با دستورالعمل های اجماع توصیه نمی شوند.

06 تیر 1402
2 دقیقه

C1 Fractures

0 لایک
0 نظر
دانلود

نویسندگان

خانه

دوره‌های آموزشی

مقالات

حساب کاربری