مشاهیر نوروساینس جان پورکینژ jan purkinje

خلاصه مقاله
جان پورکنژ از مشاهیر جراحی اعصاب است…
#مشاهیر_نوروساینس
او یک آناتومیست و فیزیولوژیست اهل چک و یکی از برجستهترین دانشمندان زمان خود بود.
وی در امپراطوری بوهمیا واقع در اتریش (که امروزه بدان جمهوری چک میگویند) متولد شد. او پس از اتمام نیمه دوم دبیرستان در سال 1804 بعنوان رهبر به پیاریست (انجمن روحانیون مستضعف منتخب مادر خدا با هدف تحصیل و آموزش رایگان افزار مستضعف) پیوست، اما مدتی بعد آن را ترک کرد.
در سال 1818 وی از دانشگاه چارلز واقع در شهر پراگ بعنوان پزشک فارغالتحصیل شد، جائیکه بعدها بعنوان استاد فیزیولوژی مشغول بکار شد.
🔰یافته ها:
1) Purkinje effect
حساسیت چشم انسان به طیف قرمز نسبت به طیف آبی در نور کم، کمتر است. به همین دلیل در شب و هوای تاریک رنگ های آبی به همان طیف اما رنگ های قرمز به خاکستری تیره تغییر میکنند.
2) Entoptic phenomena
جلوه های بصری که منبع آنها خود چشم است. ( لکه های شفافی که گاهی در میدان دید میبینیم)
3) Books
او دو جلد کتاب تحت عناوین زیر منتشر کرد که سبب پیدایش روان شناسی آزمایشی شد:
Observation & experiments investing the physiology of sense and New subjective reports about vision
4)
وی اولین دپارتمان فیزیولوژی جهان را در دانشگاه Breslau ( که امروزه نام آن به wrokław تغییر کرده) در سال1839 پایه گذاری کرد.
5)
او همچنین دومین آزمایشگاه رسمی فیزیولوژی جهان را درسال 1842 بنا گذاشت.
6)
بیشترین معروفیت پورکنژ بخاطر کشف سلولهای پورکنژ (نورون های بزرگ در مخچه) است.
7)
او را همچنین برای کشف رشتههای پورکنژ (Purkinje fibers) یا همان بافت فیبروزی در قلب که ایمپالس های الکتریکی را از گره آتریوونتریکولار به سلولها در سرتاسر قلب هدایت میکند نیز میشناسند.
8) Purkinje images
یا همان رفلکس پورکنژ که مربوط به رفلکس تصاویر اشیاء در ساختمان خارجی چشم است. (همان تصویری که ما در چشم افراد میبینیم.)
9) Plasma
او اولین فردی بود که پلاسما یا همان بخش از خون که بعد از برداشت سلولها باقی میماند را تعریف کرد.
10)
او همچنین Protoplasm یا همان ماده ای که در داخل غشای سیتوپلاسمی هست را تعریف کرد.
11)
ولی این فردی بود که از میکروتوم برای برش لایه هایی از بافت ها و مشاهده آنها توسط میکروسکوپ نوری استفاده کرد.
12)
او تاثیرات کافور، تریاک، بلادوناو سقز را برای بدن انسان تعریف کرد.
13)
او غدد عرق را در سال 1833 کشف کرد.
14)
در سال 1823 او تزی درمورد ۹ گروه شناخته شده پیکربندی اصلی اثرهای انگشت ارائه داد.
15)
او همچنین انجمن ادبی اسلاوی را بنیان گذاشت.
وی در 28 جولای سال 1869 جهانیان را ترک گفت. اکنون آرامگاه او در شهر پراگ جمهوری چک قرار دارد.
✍️نویسنده: دکتر لعیا علی عسگری
ادیتور: دکتر فرزان فهیم
مارا به دوستان خود معرفی کنید…🌱
مقالات مرتبط
الیگودندروگلیوما
الیگودندروگلیوما، جزو تومورهای اولیه نورواپیتلیال سیستم عصبی مرکزی است.منشاء الیگودندروگلیوما، الیگودندروسیت ها، نوعی از سلول های گلیال مغز است. براساس کرایتریای WHO برای طبقه بندی تومورهای CNS، به 2 نوع، الیگودندروگلیومای درجه 2 و الیگودندروگلیومای درجه 3(اناپلاستیک) تقسیم میشوند.نسبت بروز آن در مردان به زنان، از 1.1 تا 2 متغییر است. به لحاظ هیستوپاتولوژیک در الیگودندروگلیوما، صفحه هایی از هسته های گرد ایزومورفیک به همراه سیتوپلاسم شفاف دیده میشود که با نام کلاسیک"تخم مرغ سرخ شده شناخته میشود. اجسام پساوما و کلسیفیکاسیون های منتشر در تومور وجود دارند.در الیگودنروگلیومای درجه 3، آتیپی هسته ای و نکروز، پرولیفراسیون میکروواسکولار، دانسیته ی بالای سلولی، اشکالی میتوز سلولی نیز دیده میشود.سی تی اسکن بدون کنتراست(NECT) برای ارزیابی علائم غیر اختصاصی سیستم عصبی مرکزی است.الیگودندروگلیوما در CT scan بصورت توده ی حاشیه اMRI وسعت تومور و ماهیت ارتشاحی آن را نشان دهد. در توالی T2 ، بصورت Hypointense و در توالی T1 بصورت، Hyperintense دیده می شود. تقویت شدن تومور با کنتراست اغلب در MRI بصورت هموژن یا Patchy و Ring enhancement نشان دهنده ی تهاجمی بودن تومور و پروگنوز بد آن است.ی هایپودنس یا ایزودنس در کورتکس و ماده ی سفید ساب کورتیکال دیده میشود.تشخیص براساس علائم بالینی، تصویربرداری، ارزیابی هیستوپاتولوژی و مارکر های ژنتیکی IDH1 و IDH2 است. تشخیص های افتراقی الیگوندروگلیوما شامل آستروسیتومای منتشر، گلیوبلاستوما، تومور های نورواپیتلیال دیس امبریوپلاستیک، گانگلیوما و تومورهای مولتی ندولار و واکوئل کننده ی نورونی است. علائم آن غیراختصاصی اند. شایع ترین علامت بالینی ان، تشنج پارشیال ساده یا کمپلکس یا جنرالیزه رخ میدهد.سردرد، تغیییر وضعیت ذهنی، سرگیجه، تهوع، شکایت بینایی و ضعف نورولوژیک فوکال از علائم دیگر است.بطور کلی هر فرد با تشنج جدید یا نقص عصبی فوکال باید تحت تصویربرداری CNS قرار گیرد. درمان الیگودندروگلیوما چندعاملی است و شامل روش های جراحی، شیمی درمانی و رادیوتراپی است. برداشت کامل تومور اولین انتخاب برای درمان اولیه ی الیگودندروگلیوما است و بیوپسی،برای افزایش Survival و تائید تشخیص تومور و نوع آن بکار می رود. تعیین نوع روش جراحی با توجه به محل تومور، بیماری های زمینه ای بستگی دارد. ادامه ی درمان بیمار براساس پروگنوز وی تعیین میشود: در صورت سن کمتر از 40 سال، الیگودندروگلیومای درجه 2 و یا عدم وجود اختلالات نورولوژیک در بیمار، ادامه ی درمان بصورت انتظاری یا رادیوتراپی و کموتراپی با تموزولوماید انجام میشود. ولی در صورت سن بالای 40 سال، الیگودندروگلیومای درجه 3، وجود اختلالات نورولوژیک و یا وجود باقی مانده ی تومور در CNS، ادامه ی درمان رادیوتراپی و کموتراپی با تموزولوماید است.
کورتیکواستروئید در متاستازهای مغزی
تجویز استروئید در بیماران مبتلا به متاستاز مغزی مستواند باعث کاهش علائم بیماران شود، بطثریکه علاوه بر کاهش ادم مغزی…..