بقراط و جراحی مغز اعصاب Hippocrates and Neurosurgery

خلاصه مقاله
بقراط از بزرگان علم و ادب، در جراحی مغز و اعصاب نیز دستی به اتش داشته است.
#مشاهیر_نوروساینس
#بقراط
بقراط یا هیپوکراتیس یک پزشک یونانی در دوره کلاسیک بود که او را یکی از برجستهترین شخصیتها در تاریخ پزشکی به حساب میآورند. از بقراط به عنوان «پدر علم پزشکی» نیز یاد میشود، زیرا نقش بسیار پررنگی در پیشرفت موضوعات مختلف پزشکی مانند استفاده از پیشآگهی، معاینه بالینی، طبقهبندی سیستماتیک بیماریها و مزاح شناسی صورت دادهاست.
مکتب پزشکی بقراطی، پزشکی یونان باستان را متحول کرد و آن را به عنوان رشتهای متمایز و حرفهای مجزا از سایر رشتههایی که در گذشته با آن مرتبط میدانستند (کرامات و فلسفه) معرفی نمود.
آن طور که اشاره شد، بقراط را به طور گسترده ای پدر علم پزشکی می دانند. کمک های او انقلابی در عمل پزشکی ایجاد کرد و پایه و اساس جراحی مغز و اعصاب امروزی را بنا نهاد. او با پیشگامی در ارزیابی دقیق بالینی اختلالات جمجمه و ستون فقرات و ترکیب این رویکرد با دیدگاه انسانی و اخلاقی متمرکز بر فردیت بیمار، چندین نسل را الهام بخشید تا دیدگاه خود را دنبال کنند. میراث او برای همیشه حوزه پزشکی را شکل داده است و کارهای انباشته او در مورد آسیب های سر و ناهنجاری های ستون فقرات منجر به درک اساسی بسیاری از اصول اساسی جراحی مغز و اعصاب شد که امروزه مورد استفاده قرار می گیرند.
بقراط این رساله را با بررسی کامل آناتومی جمجمه آغاز می کند و به مسائلی مانند پیکربندی جمجمه، ساختار، ضخامت، شکل و بخیه ها می پردازد. برای مثال، او لایههای مختلف استخوانی را که جمجمه را تشکیل میدهند، توصیف میکند و به دوام و همچنین مناطقی که لایهها ضخیمتر یا نازکتر میشوند، اشاره میکند. او بعداً در رساله به تفاوت هایی در بافت و نرمی استخوان جمجمه بین بزرگسالان و کودکان اشاره می کند. این سطح چشمگیر از جزئیات نشان می دهد که چگونه بقراط یک پزشک بسیار جلوتر از زمان خود بود.
از جمله اقدامات بقراط است که شش نوع خاص ترومای جمجمه را شرح می دهد - شکستگی های شقاق، کوفتگی بدون شکستگی. شکستگی های افسرده؛ "هدرا" یا شکستگی های متعفن. ضایعات جمجمه دور از زخم پوست سر (شکستگی های کانترکواپ). و زخم های بالای بخیه های جمجمه.
منبع: https://pubmed.ncbi.nlm.nih.gov/17961056/
گردآورنده: دکتر آیسان ولی نژاد
ادیتور: دکتر فرزان فهیم
مقالات مرتبط
تظاهرات عصبی عفونت حاد HIV
در جمعیتهای جدید تبدیل سرمی شیوع بالایی از نوروپاتی محیطی و اختلال عملکرد شناختی در AHIV(acut hiv ) را نشان میدهد، حتی اگر این یافتهها به طور کلاسیک با عفونت مزمن HIV مرتبط باشد. آزمایشهای تشخیصی مراقبتی محدود برای AHI و تشخیص تأخیری عفونت همچنان منجر به عدم شناسایی و گزارش کم تظاهرات عصبی AHI میشود. AHI باید برای طیف وسیعی از شرایط عصبی، از فلج بل، متفاوت باشد. درمان این شرایط شامل شروع زودهنگام درمان ضد رتروویروسی (ART) و سپس درمانهای استاندارد ارائه خاص است. مننژیت آسپتیک، که عموماً با سردرد و علائم مننژی تظاهر میکند، شایعترین تظاهرات CNS AHI است که در عرض 2 هفته پس از عفونت رخ دهد. علائم اکستراپیرامیدال ظریف، مانند برادیکینزی، از شایعترین علائم مشاهده شده در معاینه عصبی طی دوازده هفته پس از عفونت HIV بود . تظاهرات سیستم عصبی محیطی HIV نیز در عفونت حاد دیده می شود. فلج مجزای عصب جمجمه ای 7 (بل) به عنوان علامت های اولیه و حتی اولین علامت مشخص با شروع متوسط 15 روز پس از تظاهرات بالینی بیماری و همیشه همراه با مننژیت آسپتیک. شایعترین علامت عصبی در 12 هفته اول عفونت HIV مشاهده شد، نوروپاتی وابسته به طول بود. فلج بل را می توان با یک دوره کوتاه کورتیکواستروئیدی و آسیکلوویر درمان کرد و AIDP با یک دوره IVIG درمان می شود. پیوند مغز استخوان (BMT) و استراتژی "شوک و کشتن" برای درمان اچ آی وی در انسان مورد مطالعه قرار گرفته است. چندین استراتژی درمانی بالقوه دیگر در حال حاضر در شرایط آزمایشگاهی در حال بررسی هستند، اگرچه آنها دور از آزمایش انسانی هستند.
Intracerebral Hemorrhage
Intracerebral hemorrhage (ICH) دومین علت سکته مغزی میباشد که بعد سکته ایسکمیک قرار میگیرد