درمان جراحی فتق دیسک گردنی

خلاصه مقاله
فتق دیسک گردن (CDH) شکل رایج رادیکولوپاتی فشاری گردنی است که زمانی رخ می دهد که محتویات دیسک بین مهره ای به داخل کانال نخاع اکستروژن شود. میزان بروز آن بین 5 تا 20 مورد جدید در هر 1000 بزرگسال بین دهه سوم تا پنجم زندگی آنها است. رادیکولوپاتی گردنی تظاهرات متعددی دارد. بیماران ممکن است علائم معمولی مانند گردن درد موضعی (با یا بدون درد بازو) ، کاهش رفلکس، از دست دادن حس و ضعف حرکتی را گزارش کنند
#مقاله_کیس
#درمان_جراحی_فتق_دیسک_گردنی
🔰مقدمه:
فتق دیسک گردن (CDH) شکل رایج رادیکولوپاتی فشاری گردنی است که زمانی رخ می دهد که محتویات دیسک بین مهره ای به داخل کانال نخاع اکستروژن شود. میزان بروز آن بین 5 تا 20 مورد جدید در هر 1000 بزرگسال بین دهه سوم تا پنجم زندگی آنها است. رادیکولوپاتی گردنی تظاهرات متعددی دارد. بیماران ممکن است علائم معمولی مانند گردن درد موضعی (با یا بدون درد بازو) ، کاهش رفلکس، از دست دادن حس و ضعف حرکتی را گزارش کنند.
استاندارد طلایی برای تشخیص CDH استفاده از MRI ستون فقرات با یا بدون حاجب است. پس از ایجاد تشخیص، رویکردهای درمانی مد نظر قرار میگیرند.
رویکرد جراحی معمولاً زمانی انتخاب میشود که نقایص عصبی قابل توجه، وجود میلوپاتی و یا پیشرفت سریع علائم مشاهده شود.
🔰گزارش مورد:
مراجع خانمی 34 ساله با سابقه 6 سال درد تشدید شونده ی گردن، سردردهای زیر پس سری، دردهای دو طرفه کتف و ستون فقرات و ناهنجاری های حسی در دست و گردن بود.
درد در سمت راست بدن (اندامهای فوقانی و تحتانی) بسیار شدیدتر از سمت چپ بود و به صورت تیر کشیدن های شدید و مداوم حس میشد و با حرکت ، سرفه یا عطسه تشدید مییافت.
درمانهای قبلی او شامل مصرف شل کننده های عضلانی خوراکی، استروئیدها، گاباپنتین و داروهای اوپیوئید (Norco 10 / 325 میلی گرم، تا 4 بار در روز)، داروهای ضد التهابی غیر استروئیدی، و دیازپام بود.
فیزیوتراپی و ماساژ ستون فقرات(کایروپراکتیک) نیز موفقیت آمیز نبودند.
تزریق استروئید اپیدورال گردنی، تزریق شاخه داخلی، رادیوفرکوئنسی، و تزریق نقطه تحریکی نیز برای وی انجام شده بود، ولی علائم درد تنها به صورت موقت تسکین یافته بود.
ام آر آی و سی تی اسکن ستون فقرات گردنی یک فتق کلسیفیه شده مرکزی شدید در C5-6 و تنگی نخاع را در همان سطح با شواهدی از تشکیل زائده استخوانی نشان داد.
دامنه حرکات فعال و غیرفعال هردو باعث ایجاد درد گردنی و نشر آن به بازوها می شد. درد در عضله ی تراپزیوس نیز وجود داشت. قدرت حرکتی در اندام های فوقانی و تحتانی 4/5 بود.
معاینه نورولوژیک عدم وجود رفلکس های عمیق تاندون عضله دوسر و سه سر و همچنین صعف در تست پاشنه-پنجه(tandem gait) را نشان داد، که بدون معاینه به سختی قابل تشخیص بود.
شرح حال و معاینه بالینی نشان دهنده ی درمان ناقص آسیب نخاعی حاد رادیکولوپاتی گردنی در مهره های C5-6 بود.
متعاقباً، بیمار تحت جراحی اصلاحی نهایی با استفاده از دیسککتومی و فیوژن قدامی مهره های C5-6 گردن با استفاده از ابزار جداکننده مهره ها و ابزار قدامی قرار گرفت. سه هفته قبل از جراحی، بیمار مصرف داروهای ضد درد اوپیوئید را متوقف کرد.
در طول دوره بعد از عمل، هیدرومورفون تزریقی بدون هیچ گونه واکنش نامطلوب دریافت کرد. بیهوشی وی با پروپوفول وریدی / رمی فنتانیل و 1 میلی گرم هیدرومورفون انجام شد.
در دوره بهبودی، بیمار 1 میلی گرم هیدرومورفون داخل وریدی دیگر دریافت کرد.
در 24 ساعت پس از جراحی، در حالی که در بخش بود، 3 میلی گرم مورفین خوراکی هر 3 ساعت، استامینوفن / هیدروکودون 10/325 میلی گرم هر 4 ساعت و سیکلوبنزاپرین 10 میلی گرم 3 بار در روز تجویز شد.
پس از جراحی، دارودرمانی شامل مصرف شل کننده عضلانی خوراکی 3 بار در روز و استامینوفن / هیدروکودون 4 بار در روز به مدت 2 هفته، فیزیوتراپی و درمان تحریک الکتریکی عصب از طریق پوست بود.
در عرض 6 هفته، بیمار کاهش قابل توجهی در مولفه درد میوفاشیال، بدون بی حسی یا سوزن سوزن شدن بازوها، بهبود دامنه حرکتی گردن، و عدم نیاز به استفاده از داروهای ضد درد گزارش کرد.
در پیگیری 7 ساله، بیمار گزارشی از درد نداشته، تنها در صورت نیاز از ناپروکسن استفاده می کند و توانسته به سبک زندگی عادی خود بازگردد.
لینک منبع
گردآورنده : دکتر زهرا نجفی
ادیتور: دکتر مهدی مهماندوست
✨شکوه دنیای اعصاب در انجمن علمی دانشجویی جراحی اعصاب
با ما همراه باشید.✨
🆔English:@NeurosurgeryAssociation
🆔Persian:@Neurosurgery_Association
مقالات مرتبط
تومور های هیپوفیزی عملکردی
آدنوماهای هیپوفیزی تودههای رشدیافتهای از سلولهای مونوکلونال با علائم تولید بیش از حد هورمونی، با یا بدون پرزانتاسیون عصبی هستند. پرولاکتینوماها، آدنوماهای غیرعملکردی هیپوفیز، آدنوماهای تولیدکنندهی هورمون رشد، آدنوماهای تولیدکنندهی هورمون آدرنوکورتیکوتروپین، آدنوماهای مولد هورمون تحریککنندهی تیرویید، آدنوماهای تولیدکنندهی گنادوتروپین و اینسیدنتالوماها نمونههایی از تومورهای هیپوفیزیاند. آدنوماهای هیپوفیزی براساس سایز به دستهی میکروآدنوم با سایز کمتر از یک میلیمتر و ماکرو آدنوم تقسیم میشوند.تومورهای منشا رده سلولی Pit-1 , مسوول تولید بیش از حد هورمون ادرنوکورتیکوتروپین اند. تومور های منشا رده سلولی TPIT ,با رشد خوشخیم و تولید بیش از حد هورمون رشد, پرولاکتین وTSH همراه اند. عملکرد بیش از حد گنادوتروپین ممکن است با علائم اثر تودهای، هیپوفیز یا حتی بدون علامت ظاهر شود. تشخیص بر اساس علائم بالینی است. اگر نشانهای از ترشح بیش از حد هورمون هیپوفیز وجود داشته باشد، آدنوم باید خارج شود.پانل هورمونی :پرولاکتین سرم، فاکتور رشد شبه انسولین 1 ، تست عملکرد تیروئید، همورمون لوتئینیزهکننده، هورمون تحریک فولیکولی، ارزیابی کورتیزول با آزمایش کورتیزول ۲۴ ساعته ادرار ، کورتیزول بزاق اواخر شب و سرکوب دگزامتازون است. اگر پرولاکتین سرم بیش از ۲۵۰ میکروگرم در لیتر باشد، احتمالات : پرولاکتینوما، کم کاری تیروئید، اثرات فشاری آدنوم کمعملکرد، بارداری و نارسایی کلیوی باید در نظر گرفته شود.همه بیماران با یا بدون علائم بینایی، یا با درگیری عصب بینایی در تصویربرداری باید تحت ارزیابی کامل میدان بینایی قرار گیرند. درگیری عصب جمجمه و علائم عصبی، شک به توده جمجمه را ایجاد میکند و MRI با یا بدون کنتراست گادولینیوم اجباری است. در صورت منع مصرف MRI یا CT برش نازک از مغز انجام می گردد. درمان جراحی ترانس اسفنوئیدال برای کاهش حجم توده ، رادیوتراپی و دارودرمانیبیشتر پرولاکتینومها با کابرگولین و بروموکریپتین (بیماران باردار) است. جراحی در آدنومهای تولید بیش از حد آدرنوکورتیکوتروپین مؤثر، اما در موارد غیر قابل تحمل، کتوکونازول، متیراپون و میفپریستون کاهش دهنده علائم هستند. اکترئوتید و لانروتید برای مهار هورمونهای رشد استفاده و در آکرومگالی، پگوویزومانت مفید است.
رگرسیون لجستیک (Logistic Regression)
یک روش آماری است که برای مدل سازی رابطه بین یک متغیر وابسته و یک یا چند متغیر مستقل استفاده می شود. در درجه اول برای حل مسائل طبقه بندی باینری استفاده می شود